♥رهام گوگولیه خاله♥

بازگشت (خخخ)

سلام رهام خاله بالاخره بعد مدتها اومدم تا برات مطلب  بذارم. خب...بعد از اخرین پستی که گذاشتم یه چند روز بعدش شما بدنیا اومدی.11 مهر.  اگه بخوام ماجراهایی که از اون موقع تا حالا رو بنویسم خیلی طول میکشه البته مامانی جونت همه رو تو وبلاگ اصلیت نوشته میتونی از اونجا بخونی! شما الان تو شش ماهگی هستی و دیگه چرخیدن به پهلو رو خوب بلدی و هر وقت میچرخی ما هم با کلی ذوق تشویقت میکنم.با کمک ما هم میتونی بلند شی و بشینی ولی خب ما ترجیح میدیم خیلی اذیتت نکنیم. از شیطونیا و شیرینیاتم هر چی بگم کمه. یعنی بعضی وقتا دلم میخواد انقد محکم بگیرم بچلونمت که. راستی یادم رفت بگم که دیگه غذا میخوری و شیر شده برات میان وعده نه غذای اصلی! راستی این ...
2 فروردين 1393

بدون شرحـــــــ..

گوگولیه من سلام!   دیگه لحظه شماریا شروع شده واسه دیدنت. منو دایی هات یه عالمه ذوق داریم واسه لحظه ای که ببینیمت عزیزم.همون طور که مامان جون واست نوشته قراره 5شنبه برید دکتر.قراره اونموقع دیگه دقیق مشخص بشه شما کی میای بغل مامانی!(البته منم بغل میگیرمتا گفته باشم)     عسل خاله خیلی خیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلی دوست دارم. اونروز بابا بزرگ و مامان بزرگ(مامان و بابای خودم) و مامانی اومده بودن دنبالم,خیلی خسته بودم اما وقتی دیدمت و نوازشت کردم همه چی یادم رفت. میبینی پسرکم همچین توانایی داری شما.واسه اینکه یه عالمه دوست دارم. باید بگم که امیدوارم خدا جون این نعمت و به همه بده و زند...
8 مهر 1392

دیگه چیزی نمونده!

سلام رهام جون خودم.چطوری فدات شم؟البته میدونم که خوبی از تکونایی که میخوری معلومه  خب اومدم که بگم دیگه تا دو هفته دیگه احتمالا میای بغلمون! من که از همین جا (شیکم مامانی) میخوام گازت بگیرمو بخورمت. دیگه خبر اینکه پس فردا باید برم مدرسه. خعلی بده رهام جونم چون وقتی به دنیا میای من نمیتونم خیلی زیاد پیشت بمونم  ولی خب قراره هر 5 شنبه یا جمعه بیام کل روز  پیشت باشم عزیز دلم حسابی تو دل مامانی جونت رشد کن و بیا پیشمون. هممون دوست داریم هوارتا ...
30 شهريور 1392

سلامــــــــــــــــــــــــــــ♥

سلام عزیز دل خاله!خوبی فدات شم؟؟ یه چند وقتی نیومده بودم وبلاگ حسابی سوت و کور شده بود.ببخشید بهت قول داده بودم هر روز بیام اما خو طی یه مسائلی نشد دیگه! اما خب عوضش خبرای خوب دارم.یادته گفته بودم اتاقتو چیدیم؟خو دروغ نگفتم اما دوباره دکوراسیونشو عوض کردیم.الان قشنگتره.البته هنوز تموم نشده ها.مامان جونت یه عالمه نقشه داره واسه اتاقت که خودت میبینی بعدا.من الان لو نمیدم. تازه یه عالمه چیزای خوشگل هم برات خریدیم! شنبه که رفته بودیم دکتر صدای قلبتو ضبط کردم به چند تا از دوستام دادم گوش کردن. انقد خوششون اومده بود.آخه تا حالا صدای قلب یه نی نی دوست داشتنی مثل تو رو نشنیده بودن عزیزم! رهام جونم فعلا میرم اما هر وقت اتفاق...
19 تير 1392

اتاق چینی :)

سلام عزیـــــــــزم!چطوریییییی؟ دلم برات تنگیده بود خاله جون!همش تقصیر این امتحاناس که نمیذارن آدم دو دقیقه نفس راحت بکشه.البته فردا دیگه تموم میشه راحت میشم! بعد هر روز میام پیشت فدات شم! راستی چند روز پیش با اتاقت رو چیدیم!نمیدوونی چه خوشگل شد که! حالا به مامانی جون میگم از اتاقت عکس بگیره بذاره واست حالشو ببری!!خخخخخ نمیدونی چقدر خاطرخواه داری خاله! به چند تا از دوستام که گفتم یه آقا پسمل خوشمل تو راه داریم انقدر خوشحال شدن! یکیش خاله پرستوئه!هر روز حالتو میپرسه.میگه دوست داره زودتر ببینتت عزیزم! شما هم قول بده تو دل مامانی خوب بزرگ بشی و صحیح و سالم بیای پیش ما! خیـــــــــــلی خِیـــــــــــــــــــــ...
17 خرداد 1392

رهام جوون!

سلام رهام خاله!چطوری شما؟ خوش میگذره تو شیمک خواهر من؟ بالاخره مامانی و بابایی برات اسم انتخاب کردن. اسمت رو گذاشتن رهام . انقد این اسمو دوست دارم . رهام جون قراره به زودی اتاقتو بچینیم. بعد منم میرم یه عالمه چیزای خوشگل برات میخرم که بذاریم تو اتاقت خوشمل بشه. یه شلوارک هم من میخوام برات بخرم که آقا رهام بپوشه خوشتیپ خاله بشه! اینو بدون که همه فامیل منتظرت هستن و فوق العاده دوستت دارن. پس حسابی تو دل مامانی خوش بگذرون و سالمو تر و تمیز بیا پیش ما عزیز دلم! دوستت دارم رهام جونم♥           ...
9 خرداد 1392

اولین یادداشت

سلام قند عسل خاله! امروز چطوری فدات شم؟   بالاخره منم یه وبلاگ درست کردم تا بتونم این روزا رو ثبت کنم. هرچی باشه اولین بارمه که خاله میشم. نمیدونی وقتی فهمیدم چقدر خوشحال شدم. هنوزم کلی ذوق دارم.بی صبرانه منتظرم که به دنیا بیای منم انقدر بچلونمت تو بغلم. قند عسل خاله,هرشب از خدا سلامتی تو و مامانی و باباییت رو میخوام.   خخخخخخخخخ خب یکم از فضای معنوی خارج شیم!   عسلی خاله,امروز میخوایم با مامانی جون(مامان مهدیه)بریم یکم گردش.البته اگه هوا خوب باشه. پس تا عصری که میبینمت مراقب خودت باش عسلی! بای بای ...
6 خرداد 1392
1